مشرف شدن به حج و عمره :
هر کس لا حول و لا قوة الا بالله را ۱۰۰۰ مرتبه بگوید خداوند متعال حج را روزی او می گرداند
و چنانچه در همان سال نتواند به جای آورد خداوند متعال اجل او را به تاخیر انداخته تا آنکه
مشرف شود
هر کس لا حول و لا قوة الا بالله را ۱۰۰۰ مرتبه بگوید خداوند متعال حج را روزی او می گرداند
و چنانچه در همان سال نتواند به جای آورد خداوند متعال اجل او را به تاخیر انداخته تا آنکه
مشرف شود
سلخا ملخا ارخا اروخا القوا النوم علی اسم خود و مادرش را بنویسد (مثلا حسن فرزند زینب )
سپس این کاغذ را در بالشت خویش بگذارد این عمل برای سرعت در خواب مجرب است
قبل از خواب گرفته سپس در رختخواب خویش نشسته سه صلوات و ده مرتبه سوره حمد و
۱۱ مرتبه سروه توحیدو سه صلوات دیگر نیز بفرستید موقع خواب کف دست راست خویش را
روی گونه راست گذاشته و رو به قبله بخوابید در خواب جواب را خواهد فهمید کراراً تجربه شده
است
قبل از خواب است . در خواب به محل گم شده و کیفیت آن راهنمایی خواهید شد
أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاء
وَالْأَرْضِ إِنَّ ذَلِكَ فِي كِتَابٍ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ
آيا ندانستهاى كه خداوند آنچه را در آسمان و زمين است مىداند اينها [همه] در كتابى [مندرج] است
قطعا اين بر خدا آسان است
وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي
لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ
و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند [بگو] من نزديكم و دعاى دعاكننده را به هنگامى كه مرا
بخواند اجابت مىكنم پس [آنان] بايد فرمان مرا گردن نهند و به من ايمان آورند باشد كه راه يابند
شود و آيات ذكر شده را نوشته همراه خود داشته باشيد
وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرآنَ جَعَلْنَا بَيْنَكَ وَبَيْنَ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ حِجَابًا مَّسْتُورًا ﴿۴۵﴾ وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ
وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِذَا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْاْ عَلَى أَدْبَارِهِمْ نُفُورًا ﴿۴۶﴾ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُلْ حَسْبِيَ اللّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ
هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ ﴿۱۲۹﴾
برای ازدواج دختری که در خانه مانده است این عمل را انجام بده که جدا مجرب است
۹ عدد قطعه سفال قرمز تهیه کرده و بر هر یک یکی از این آیات را بنویس
سوره شعرا آیات ۲۳ تا ۳۱ :
قَالَ فِرْعَوْنُ وَمَا رَبُّ الْعَالَمِينَ
قَالَ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا إن كُنتُم مُّوقِنِينَ
روایت است که هر کس می خواهد روزی او زیاد گردد و حاجتش روا گردد شب پنج شنبه یا
شب جمعه رو به قبله سوره حمد را بخواند سپس سوره انعام را تا آیه ۱۲۴
وَإِذَا جَاءتْهُمْ آيَةٌ قَالُواْ لَن نُّؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللّهِ ( تا این قسمت آیه )
خوانده سپس رها کند و دو رکعت نماز بخواند در هر رکعت بعد از حمد هفت مرتبه آیة الکرسی
و هفت مرتبه سوره کوثر را بخواند بعد از نماز رو به قبله بقیه آیه ۱۲۴ را که :
اللّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُواْ صَغَارٌ عِندَ اللّهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُواْ يَمْكُرُونَ
باشد تا آخر سوره انعام قرائت کند سپس سر به سجده گذاشته و هفتاد مرتبه بگوید
لا اله الا الله محمد رسول الله
سپس حاجت خویش را طلب کند این عمل مجرب است
مجموعا ۴۱ مرتبه خواهد شد برای هر مرادی که باشد البته حاصل خواهد شد و آن ختم این است
شنبه ۱ مرتبه
یک شنبه ۳ مرتبه
دوشنبه ۵ مرتبه
سه شنبه ۷ مرتبه
چهارشنبه ۷ مرتبه
پنج شنبه ۷ مرتبه
جمعه ۱۱ مرتبه
بخواند
منبع : حاشیه خلاصة الاذکار نسخه خطی
دعای هفت هیکل
دعاى هفت هيكل از جمله ادعيه شريفه اى است كه هر كس آن را بخواند يا در نزد خود نگاهدارد خداوند تبارك و تعالى او را از غيبت و بدگويى مردمان نگاهدارد و دشمنان او را مغلوب نمايد و در بعضى از كتب زياد بر اين مطلب خواص و حسنه نوشته اند. این دعا را نوشته و همراه خود داشته باشید یا بر خواندن آن مداومت داشته باشید.
هيكل اول
بسم اللّه الرحمن الرحيم
اعيذ
نفسى باللّه العلى العظيم اللّه لا اله الا هو الحى القيوم لا تاخذه سنه و
لانوم له ما فى السموات و ما فى الارض من ذالذى يشفع عنده الا باذنه يعلم
ما بين ايديهم و ما خلفهم و لايحيطون بشى ء من علمه الا بماشاء وسع كرسيه
السموات و الارض و لايوده حفظهما و هو العلى العظيم .
هيكل دوم
بسم اللّه الرحمن الرحيم
اعيذ
نفسى باللّه العلى العظيم اذ قالت امراه عمران رب انى نذرت لك ما فى بطنى
محررا فتقبل منى انك انت السميع العليم سنه من قد ارسلنا قبلك من رسلنا و
لاتجد لسنتنا تحويلا اقم الصلوه لدلوك الشمس الى غسق اليل و قران الفجر ان
قران الفجر كان مشهودا و من اليل فتهجدبه نافله عسى ان يبعثك ربك مقاما
محمودا و قل رب ادخلنى مدخل صدق و اخرجنى مخرج صدق و اجعل لى من لدنك
سلطانا نصيرا.
هيكل سوم
بسم اللّه الرحمن الرحيم
اعيذ
نفسى باللّه العلى العظيم امن الرسول بما انزل اليه من ربه و المومنون كل
امن باللّه و ملئكته و كتبه و رسله لانفرق بين احد من رسله و قالوا سمعنا و
اطعنا غفرانك ربنا و اليك المصير لايكلف اللّه نفسا الا وسعها لها ما كسبت
وعليها ما اكتسبت ربنا لاتواخدنا ان نسينا او اخطانا ربنا و لاتحمل علينا
اصراكما حملته على الذين من قبلنا ربنا و لا تحملنا ما لا طاقه لنا به واعف
عنا و اغفرلنا و ارحمنا انت مولينا فانصرنا على القوم الكافرين .
هيكل چهارم
بسم اللّه الرحمن الرحيم
اعيذ
نفسى باللّه العلى العظيم و قل جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل كان زهوقا
و ننزل من القران ما هو شفاء و رحمة للمومنين و لايزيد الظالمين الا خسارا
و اذا انعمنا على الانسان اعرض و نابجانبه و اذا مسه الشر كان يوسا قل كال
يعمل على شاكلته فربكم اعلم بمن هو اهدى سبيلا و بسئلونك عن الروح قل
الروح من امر ربى و ما اوتيتم من العلم الا قليلا.
هيكل پنجم
بسم اللّه الرحمن الرحيم
اعيذ
نفسى باللّه العلى العظيم قال رب انى و هن العظم منى و اشتعل الراس شيبا و
لم اكن بدعائك رب شقيا و انى خفت الموالى من ورائى و كانت امراتى عاقرا
فهب لى من لدنك يرثنى ويرث من ال يعقوب و اجعله رب رضيا لقد صدق اللّه
رسوله الرويا بالحق لتدخلن المسجد الحرام انشاء اللّه امنين محلقين روسكم و
مقصرين لاتخافون فعلم ما لم تعلموا فجعل من دون ذلك فتحا قريبا.
هيكل ششم
بسم اللّه الرحمن الرحيم
اعيذ
نفسى باللّه العلى العظيم قل اوحى الى انه استمع نفر من الجن فقالوا انا
سمعنا قراءنا عجبا يهدى الى الرشد فامنا به ولن نشرك بربنا احدا و انه ،
تعالى جد ربنا ما اتخذ صاحبه و لا ولدا و انه ، كان يقول سفيهنا على اللّه
شططا.
هيكل هفتم
بسم اللّه الرحمن الرحيم
اعيذ
نفسى باللّه العلى العظيم و ان يكاد الذين كفروا ليزلقونك بابصارهم لما
سمعوا الذكر و يقولون انه لمجنون و ما هو الا ذكر للعالمين .
وسعت در روزی و رفع تنگدستی
وسعت در روزی و رفع تنگدستی :
برای وسعت رزق و رفع تنگدستی و سختی هر روز هفت مرتبه این دو بیت را بخواند مجرب
است
یا رب زقناعتم توانگر گردان در نور یقین دلم منوّر گردان
اسباب من سوخته سرگردان بی منت خلق مُیَسَّر گردان
عدم احتیاج به افراد پست جامعه :
هر کس بعد از نمازهای واجب روزانه به سجده رفته و با یک نفس چهارده مرتبه بگوید
یاوَهّابُ یا ذاالطّولِ
و بعد از آن بگوید : عُبَیدُکَ بِفِنائِکَ مِسکینُکَ بِفِنائِکَ فَقیرُکَ بِفِنائِکَ سائِلُکَ بِفِنائِکَ یَشکُوا
اِلَیکَ ما لا یَخفی عَلَیکَ
محتاج افراد پست جامعه نخواهد شد
خاصیتی از آیه ۱۲۴ سوره انعام در برآورده شدن حاجات
خاصیتی از آیه ۱۲۴ سوره انعام در برآورده شدن حاجات :
در تمام قرآن فقط در آیه ۱۲۴ سوره انعام دو اسم جلاله الله بدون فاصله کنار هم قرار گرفته است
هر کس این آیه را بخواند وبین دو الله حاجت خویش را طلب کند به اجابت خواهد رسید
وَإِذَا جَاءتْهُمْ آيَةٌ قَالُواْ لَن نُّؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللّهِ اللّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ
سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُواْ صَغَارٌ عِندَ اللّهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُواْ يَمْكُرُونَ
رسیدن به حاجات شرعی
رسیدن به حاجات شرعی :
برای رسیدن به حاجات شرعی این کلمات را بگوید :
یا اللهُ یا رحمنُ یا رحیمُ یا حَیُّ یا قَیّومُ
سپس انگشتان دست راست خویش را جمع کند بعد این کلمات را بگوید
یا سمیعُ یا بصیرُ یا عَلیمُ یا وَدُودُ یا مُستَعانُ
بعد انگشتان دست چپ خویش را نیز جمع کند سپس بگوید
کهیعص ( کاف ها یا عین صاد )
هر کدام از این حروف را که می گوید یکی از انگشتان دست راست خویش را باز کند بعد از آنکه
دستش باز شد با گفتن هر یک از حروف
حمعسق ( حا میم عین سین قاف )
یکی از انگشتان دست چپش را نیز باز نماید و از خداوند حاجت خویش را بطلبد ان شاء الله به هدف
خویش خواهد رسید
مرحوم لواسانی همین عمل را ذکر کرده و آن را مجرب می داند و نیز برای کسی که می خواهد نزد
شخصی برود و از او حاجت بگیرد نیز مفید دانسته است اما به جای کلمه مُستَعان کلمه مُستَغاث
را ذکر کرده است
فرزند شدن پسر
فرزند شدن پسر :
این پست هم در پاسخ یکی از خواهران که سوالی در این زمینه پرسیده بودند قرار داده
شد . ان شاء الله مورد استفاده قرار بگیرد
دستور اول
به تجربه ثابت شده است این دستور :
امام صادق علیه السلام می فرمایید : هر گاه زن شما حامله باشد و حمل او به چهار ماه
رسیده باشد زن را رو به قبله کند و آیة الکرسی بخواند و دست بر کمر زن گذاشته و بگوید :
اللهُمَّ اِنّی قَد سَمَّیتُهَ مُحَمَّداً خدایا من اسم او را محمد گذاشتم
خداوند متعال پسری به او عطاء خواهد کرد . چنانچه اسم او را محمد گذاشت آن فرزند برکت
برایش خواهد آورد وچنانچه اسم او را عوض کند خداوند مختار است که او را بمیراند یا زنده نگه
دارد
دستور دوم :
برای انکه اولاد پسر باشد زن حامله بر پشت بخوابد و مرد سه مرتبه بر ناف زن دست کشیده و سه
بار بگوید :
اللهُمَّ اِن کُنتَ خَلَقتَ خَلقاً فی بَطنِ هذِهِ اَلمَراَةِ تُکوِّنهُ ذَکَراً وَ اُسَمِّیهِ مُحَمَّد بِحَقِّ مُحَمَّدٍ
صلی الله علیه و آله و سلم رَبِّ لا تَذَرنی فَرداً وَ اَنتَ خَیرُ الوارِثینَ
این عمل از امور تجربه شده می باشد
آیاتی برای ثروتمند شدن
آیاتی برای ثروتمند شدن :
در روایت است هر کس بر این آیه شریفه به مدت ۴۰ روز و هر روزی ۲۱ مرتبه آن را بخواند خداوند
متعال او را ثروتمند خواهد نمود و آیه این است :
آیات ۴۰ تا ۴۲ سوره بقره :
یا بنی اسرائیل اذکروا نعمتی التی ....... و انتم تعلمون
۲۰ مرتبه بگوید روزی او فراوان گشته و وسعت می یابد
لا اله الا الله و الله اکبر و سبحان الله و الحمد لله کَثیراً اللهمَ اِنّی اَسئَلُکَ مِن فَضلِکَ
و رَحمَتِکَ فَاِنّهُ لا یَملِکُها اَحَدٌ غَیرُکَ
از نماز صبح یا مغرب یازده مرتبه بخواند :
یا مُسَبِّبُ سَبِّب یا مُفَتِّحُ فَتِّح یا مُقَدِّرُ قَدِّر یا مُفَرِّجُ فَرِّج یا مُسَهِّلُ سَهِّل
خواهد شد
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
إِذَا جَاء نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ
وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا
منبع : جنات الخلود صفحه ۸
۲- دعایی که اول و آخر آن یا سمیع و یا بصیر باشد رد نمی شود
منبع : ختوم و اذکار صفحه ۹۸
ان الله ۱۱۷ |
هو الرزاق ۳۵۰ |
ذوالقوة ۱۲۴۳ |
المتین ۵۳۱ |
۱۲۴۴ |
۵۳۰ |
۱۱۸ |
۵۴۹ |
۵۲۹ |
۱۲۴۱ |
۵۵۲ |
۱۱۹ |
۵۵۱ |
۱۲۰ |
۵۲۸ |
۲۴۲ |
از رسول اکرم صل الله علیه و آله روایت شده است هر کس این دعا را بخواند یا با خود دارد
مال او از حلال بسیار و فرزندان صالح خداوند به او عطا کند و همه حاجات او روا شود و گناهان
او آمرزیده شود و شرح بسیاری دارد
متعال مشکلات معیشتی او را آسان کرده و روزی او را از جایی که گمان نداشته باشد خواهد
رسانید و قرض هایش ادا گشته و اموراتش بر او آسان خواهد کرد
بخشی از آیه ۱۲۵ سوره انعام
بسم الله الرحمن الرحیم فَمَن يُرِدِ اللّهُ أَن يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلاَمِ
بخشی از آیه ۲۵ و آیات ۲۶ تا ۲۸ سوره طه
بسم الله الرحمن الرحیم رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي
يَفْقَهُوا قَوْلِي
بخشی از آیه ۲۲ سوره زمر
بسم الله الرحمن الرحیم أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِّن رَّبِّهِ
آیات سوره انشراح :
بسم الله الرحمن الرحیم
أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ | ||
وَوَضَعْنَا عَنكَ وِزْرَكَ |
|
|
الَّذِي أَنقَضَ ظَهْرَكَ |
|
|
وَرَفَعْنَا لَكَ ذِكْرَكَ |
|
|
فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا |
|
|
إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا |
|
|
فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ |
|
|
وَإِلَى رَبِّكَ فَارْغَبْ |
|
|
اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلا اللّهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ وَ اَشْهَدُ اَنَّكَ رَسُولُهُ وَ اَنَّكَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللّهِ
گواهى دهم كه معبودى جز خداى يكتا نيست كه شريكى ندارد و گواهى دهم كه تو پيامبر او هستى و تويى محمد بن عبدالله
وَاَشْهَدُ اَنَّكَ قَدْ بَلَّغْتَ رِسالاتِ رَبِّكَ وَ نَصَحْتَ لاُِمَّتِكَ
و گواهى دهم كه تو رسالتهاى پروردگارت را ابلاغ كردى و براى امتت خيرخواهى نمودى
وَجاهَدْتَ فى سَبيلِ اللّهِ بِالْحِكْمَةِ وَ المَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ
و در راه خدا از راه حكمت واندرز نيكو،
وَ اَدَّيْتَ الَّذى عَلَيْكَ مِنَ الْحَقِّ وَ اَنَّكَ قَدْ رَؤُفْتَ بِالْمُؤْمِنينَ وَغَلَظْتَ عَلَى الْكافِرينَ
جهاد (وكوشش ) كردى و آنچه را كه از حق بر عهده تو بود ادا كردى
و براستى تو نسبت به مؤ منان مهربانى كردى و بر كافران سخت گرفتى
وَعَبَدْتَ اللّهَ مُخْلِصاً حَتّى اَتيكَ اليَقينُ فَبَلَغَ اللّهُ بِكَ
و خدا را با اخلاص پرستش كردى تا يقين (يعنى مرگ ) بسراغت آمد پس خداوند تو را به
اشَرَفَ مَحَلِّ الْمُكَرَّمينَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِى اسْتَنْقَذَنا بِكَ مِنَ الشِّرْكِ وَالضَّلالِ
شريف ترين مقام گراميان رسانيد ستايش خاص خدايى است كه ما را بوسيله تو از شرك و گمراهى
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَاجْعَلْ صَلَواتِكَ وَصَلَواتِ
نجات داد خدايا درود فرست بر محمد و آلش و قرار ده درودهاى خود و درودهاى
مَلاَّئِكَتِكَ وَاَنْبِياَّئِكَ الْمُرْسَلينَ وَعِبادِكَ الصّالِحينَ
فرشتگانت و پيمبران و رسولانت و بندگان شايسته ات
وَاَهْلِ السَّمواتِ وَ الاْرَضينَ وَمَنْ سَبَّحَ لَكَ يا رَبَّ الْعالَمينَ مِن َالاْوَّلينَ وَ الاْخِرينَ
و اهل آسمانها و زمينها و هركه براى تو تسبيح كند اى پروردگار جهانيان از پيشينيان و پسينيان
عَلى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ وَ نَبِيِّكَ وَ اَمينِكَ وَ نَجِيبِكَ
همه را براى محمد بنده ات و فرستاده و پيامبرت و امين وحيت و برگزيده
وَ حَبيبِكَ وَ صَفِيِّكَ وَ صِفْوَتِكَ وَ خآصَّتِكَ وَ خالِصَتِكَ وَ خِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ
و حبيبت و صفى و پاكيزه و خاص درگاه و خالصت و انتخاب شده از خلقت
وَاَعْطِهِ الْفَضْلَ وَ الْفَضيلَةَ وَ الْوَسيلَةَ وَ الدَّرَجَةَ الرَّفيعَةَ وَابْعَثْهُ
و به او عطا كن برترى و فضيلت و وسيله و درجه بلند و برآور او را
مَقاماً مَحَمْوُداً يَغْبِطُهُ بِهِ الاْوَّلُونَ وَالاْخِرُونَ اَللّهُمَّ اِنَّكَ قُلْتَ وَ لَوْ
به مقام پسنديده اى كه اولين و آخرين به مقامش غبطه خورند خدايا خودت (در قرآن ) گفتى ((و اگر
اَنَّهُمْ اِذْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ جآؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ
ايشان در آن دم كه بر خويش ستم كردند پيش تو آمده و از خدا آمرزش خواسته و پيغمبر
لَوَجَدُوا اللّهَ تَوّاباً رَحيماً اِلهى فَقَدْ اَتَيْتُ نَبِيَّكَ مُسْتَغْفِراً تآئِباً مِنْ ذُنُوبى
براى آنها آمرزش خواسته بود حتما خدا را توبه پذير و مهربان مى يافتند))
خدايا من اكنون به نزد پيغمبرت آمده و آمرزش خواه و توبه كننده از گناهانم هستم
فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَ اْغِفْرها لى يا سَيِّدَنا اَتَوَجَّهُ بِكَ
پس درود فرست بر محمد وآلش و گناهانم را بيامرز اى آقاى ما (اى رسول خدا) بوسيله تو
وَ بِاَهْلِ بَيْتِكَ اِلَى اللّهِ تَعالى رَبِّكَ وَرَبّى لِيَغْفِرَ لى
پس سه مرتبه بگو:
و اهل بيتت بسوى خداى تعالى پروردگار تو و پروردگار خودم رو مى آورم تا مرا بيامرزد
اِنّا لِلّهِ وَاِنّا اِلَيْهِ راجِعُونَ
پس بگو:
ما از آن خداييم و مسلمّا بسويش باز مى گرديم
اُصِبْنا بِكَ يا حَبيبَ قُلُوبِنا فَما اَعْظَمَ الْمُصيبَةَ بِكَ
ما به واسطه شما مصيبت زده ايم اى محبوب دلهاى ما و راستى چه اندازه بزرگ است مصيبت تو كه
حيَْثُ انْقَطَعَ عَنّا الْوَحْىُ وَ حَيْثُ فَقَدْناكَ فَاِنّا لِلّهِ وَاِنّا اِلَيْهِ
بدانجهت وحى ازما منقطع گشته ومبتلا به فقدان توشديم پس ماهم ازآن خداييم و مسلما بسويش
راجِعُونَ يا سَيِّدَنا يا رَسُولَ اللّهِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَيْكَ وَعَلى آلِ بَيْتِكَ الطّاهِرينَ
بازمى گرديم اى آقاى ما اى رسول خدا درود خدا بر تو و بر خاندان طاهرينت باد
هذا يَوْمُ السَّبْتِ وَهُوَ يَوْمُكَ وَاَنَا فيهِ ضَيْفُكَ وَجارُكَ
امروز روز شنبه است و آن روز تو است و من در اين روز مهمان تو و پناهنده به تواءم
فَاَضِفْنى وَاَجِرْنى فَاِنَّكَ كَريمٌ تُحِبُّ الضِّيافَةَ وَمَأمُورٌ بِالاِْجارَةِ
پس مرا پذيرايى كن و پناهم ده كه همانا تو بزرگوارى و مهمان نوازى را دوست دارى
و مامور به پناه دادن هستى
فَاَضِفْنى وَاَحْسِنْ ضِيافَتى وَ اَجِرْنا وَاَحْسِنْ اِجارَتَنا بِمَنْزِلَةِ اللّهِ
پس پذيراييم كن و نيكو پذيراييم كن و پناهم ده و نيكو پناهم ده به حق مقام و منزلت خدا
عِنْدَكَ وَعِنْدَ آلِ بَيْتِكَ وَبِمَنْزِلَتِهِمْ عِنْدَهُ وَبِما اسْتَوْدَعَكُمْ مِنْ عِلْمِهِ فَاِنَّهُ اَكْرَمُ الاْكْرَمينَ
در نزد تو و نزد خاندانت و به حق مقام و منزلت ايشان در پيش خدا
و به حق آن علمى كه خدا به وديعت در نزد شما نهاده كه همانا او كريمترين كريمان است
خطبه بی نقطه امام علی علیه السلام
|
امام رضا (ع) فرمود : هر کس را مرضی سخت و صعب العلاج باشد نام الهی « یا واحد » را هر روز هزار و یک بار گوید و ورد زبانش گرداند از آن مرض شفا پیدا خواهد کرد.
احضار
ملك ميمون موكل روز شنبه زحل است و او بسيار قوي و قدرتمند است و از هر توانايي و قدرتي برخوردار است در محبت و جدايي و او هر تقاضايي كه شما داشته باشيد اجابت مي كند و از اخبار و سوالات شما ، شما را مطلع مي سازد در احوال مريض و كشف دفينه و كار گشايي و احضار غايب و .....
در هنگام احضار به دور خود دايره اي بكشيد و درون آن بشينيد و تا آخر كار از آن خارج نشويد چون خیلی خطرناک است این تسخیر
احضار دفينه و گنج و طلسم وفلزيابش
مجموعه اطلاعات احضار کردن دفينه و چگونگي طلسم ها و فلزيابهاطلسمات
اين ديگر طلسم نيست.
خوب حالا يك پيش زمينه اي هم در مورد تله ها براي شما بگم. تله نيز به دو دسته تقسيم
ميشود.
تله هايي كه به آنها بار ميدهيم تا عمل كنند و تله هايي كه ار آنها بار ميگيريم تا عمل كنند.
كه هر دو به صورت مكانيكي عمل ميكنند.
هر كدام از اين دو نوع تله خود به انواع گوناگون تقسيم ميشوند كه كار كرد همه آنها به همين
شكل است.
براي اين مبحث بيشتر از اين توضيح نميدم چون خودش يك دنيايي است و مي توان چندين
كتاب در مورد آن نوشت.
حيوانات
شايد نوشتن اين مطلب در قسمت طلسمات درست نباشه ولي به خاطر اينکه مطالب زير با گفتن ذکرهاي مخصوص به واقعيت نزديک ميشود و با ذکر است که ميتوان از اعضاي بدن حيوانات استفاده کرد و همچنين اگر ذکر آن را بلد نباشي ارزشي نخواهد داشت ، تصميم گرفتم که مطالب فوق را در قسمت طلسمات بنويسم.
مطلب بسيار گسترده است و هر هفته سعي مکنم مطالب پر باري در همينجا به آن اضافه کنم
اول حيواناتي که در اين زمينه از همه مهمتر هستند رو براتون نام ميبرم و به تدريج مطالب اين حيوانات را اضافه ميکنم.
به ترتيب اولويت مار مهمترين حيوان است و بعد از آن هدهد و بعد از آن جغد و بعد از آن گرگ و کفتار جزو مهمترين حيوانات هستند.
ملکه مارها
اول از مارها براتون بگم.
مارها يک ملکه دارند که بين بيست تا پنجاه سانتيمتر هست و به رنگ سفيد و بسيار ضريف و کوچک. به اندازه اي که ميتوان به سادگي آن را با دست گرفت و له کرد. ولي به اين سادگي هم نه يکم کار داره و اون اينکه ملکه مارها هميشه بر روي پشت يک افعي سوار هست و آن افعي ملکه مارها را از جائي به جائي ميبرد. و در تمام ساعات روز و شب از آن حفاضت ميکند.
کسي که بتواند اين مار کوچک را زنده بگيرد از همه چيز دنيا بي نياز خواهد شد و کسي که به اين مار آسيب رساند قطعا نخواهد توانست که در اين دنيا زندگي کند و کشته ميشود.
اين مار بسيار نادر است و آماري که از ديده شدن اين مار وجود دارد از انگشتان دست کمتر است.
وقتي کسي ملکه مارها را به اسارت ميگيرد ميتواند براي آذادي آن هر چيزي تقاضا کند و مارهاي ديگر براي پس گرفتن ملکه خود تقاضاي شخص را براورده ميسازند. و اگر اين مار را به هر صورت از بين ببريد مارها با غريضه خود شما را پيدا و نابود ميسازند.
اگه خاطرتون باشه چند سال پيش در شمال ايران يک خانه را مارها تسخير کردند و صاحب آن را کشتند که حتي رسانه ها هم نشون دادند ولي هيچ کس نتوانست بگويد که هزاران مار از کجا سر از آن خانه در آوردند و دليل آن چه بود که من امروز براي شما گفتم. و دليلي نداشت جز از يبن بردين يکي از ملکه هاي مارها.
حالا از اين مار کم ياب بيرون بيائيم و سراغ بقيه مارها برويم.
بزرگترين استفاده کننده از مارها درويشهائي هستند که به علوم غريبه آشنا هستند و کساني که علم علوم غريبه دارند. البته اينطور فرض نکنيد که با داشتن اين علم هر ماري ميشود کرد چون اين علم بسيار پيچيده است و کساني که به استادي اين علم رسيده اند از دوازده خان آن فقط به هفت خان آن اشنائي دارند که تعداد اين انسانها به عدد صد نمي رسد. ولي اين افراد هر کاري که بخواهند ميتوانند انجام دهند.
حالا يک مثال واقعي براي شما ميزنم که به اين علم آگاهي پيدا کنيد و مارها را نيز بشناسيد.
يکي از خواص مار
اين اتفاق در سال هزار و سيصد و چهل هفت در کوهاي دالاهو افتاده است و شخصي که اين اتفاق برايش افتاده است فوت شده که مرد بسيار بزرگي بود. (خدا بيامرزتش).
از خدمت فرار کرده بود و در کوه دالاهو سردرگم بود و نميتوانست راه را پيدا کند و از آنجا خلاص شود. کنار درختي نشسته بود و فکر ميکرد که چه بايد بکند که ديد سه مرد با محاسن سفيد و بلند از دور ميآيند. وقتي نزديک شدند و راوي را ديدند گفتند که اينجا چه ميکني؟
راوي گقت که در اين کوها گم شده است.
آن سه مرد به راوي گفتند ميتواني چند روز براي ما غذا درست کني و در عوض هر روز يک تومان مزد بگيري؟
راوي ديد که اين سه مرد براي هر روز ميخواهند مزد يک ماه را به او بدهند. قبول کرد که براي آنها غذا درست کند و بعد آنها راه خروج از کوه را به او نشان دهند.
آن سه مرد نشستند جلوي کوه و شروع به گفتن ذکر کردند و راوي هر روز براي آنها غذا درست ميکرد و آن سه مرد بدون خستگي و خوابيدن هفت روز به کار خود ادامه دادند.
روز هفتم راوي ديد که ماري از دل کوه بيرون آمد و بطرف آن سه مرد ميآيد.
از ترس داشت سکته ميکرد.
سعي کرد که به آنها بگويد که متوجه شد آنها خودشان ميدانند.
راوي ديد که مار به اين سه مرد نزديک شد و سرش را روي پاي يکي از اين مردها گذاشت و اين سه مرد همانطور که با صداي بلند ذکر ميگفتند سر مار را از بدنش جدا کردند و ذکر به پايان رسيد.
بعد از آن دم ما را نيز جدا کردند و به راوي گفتند که از اين مار برايشان آبگوشت درست کند.
راوي در دل گفت: اينها رو باش ميخوان آبگوشت مار بخورند.
راوي رفت و شروع به پختن آبگوشت مار کرد که يکي از اين مردها به راوي نزديک شد و گفت کار ما تمام شده است و پس از خوردن ناهار و شستن ظرفها راه ميافتيم و ميرويم.
آبگوشت حاظر شد و اين سه مرد بر عکس هميشه به راوي غذا تعارف نکردند و تا ته اين آبگوشت را خوردند و به راوي گفتند که ظرفها را بشور که راه بيفتيم.
راوي شروع کرد به شستن ظرفها وقتي که داشت ظرفها را مي شست با خود گفت مگر اين آبگوشت چه مزه اي داشت که اين سه نفر با ولع آن را خودند و به من هم ندادند. دستش را به ته ظرف آبگوشت برد و به پياله کشيد و به دهن گذاشت تا مزه آن را بفهمد.
ناگهان ديد که ته رودخانه را ميبيند.
به کوه نگاه کرد ديد که داخل کوه را نيز ميبيند.
به هر چيزي که نگاه ميکرد داخل آن را ميدي. که يکباره وحشت کرد و به آن سه مرد گفت که داخل همه چيز را ميبيند.
آنها گفتند که نگران نباش و داروئي به راوي ما دادند و او بيهوش شد و وقتي به هوش آمد ديد که ديگر داخل هيچ چيزي را نميبيند.
آن سه مرد هفت تومان پول و آدرس خروج از کوه را برايش گذاشته بودند و رفته بودند.
راوي ما تازه فهميد که چه اشتباهي کرده است و چه علمي را از دست داده است.
اين يکي از مواردي بود که از مار استفاده ميشود.
مهره مار
يکي از مطالبي که در مورد آن بسيار شنيده ايد مهره مار است.
مهره مار چيست ؟
وقتي يک مار نر و يک مار ماده با هم جفت گيري ميکنند ، هر کدام يک مهره مياندازند که به آن مهره مار ميگويند.
مهره مار از پشت کردن مار نر و ماده افتاده ميشود. وقتي اين دو مهره را در زير پوست دست چپ و راست فردي بگذارند ميتوان از جمله طرف مهره مار داره استفاده کرد.
وقتي مهره ها گذاشته ميشود دستها کمي عفونت ميکند و چند روز بعد مهره ها آب ميشود و عفونت دست خوب ميشود و شخص مانند کذشته خود ميشود با اين فرق که الان همه دوستش دارن ، بهش احترام ميگذارند ، توجه خاصي به او ميشود ، هر چيزي که بخواهد فراهم ميشود ، هر مطلبي که بگويد گوش ميشود و انجام ميشود و خلاصه هزار خاصيت ديکر دارد.
براي زنهائي که مهره مار دارند و مرد هائي که مهره مار دارند اسير کردن هيچ دلي هيچ مشکلي ندارد و فقط کافيست دهن باز کنند و يک کلام بگويند.
خيلي از مردم به اشتباه فکر ميکنند و ميگويند وقتي که دو مار با هم جفت گيري ميکنند دو مهره مارها روي هم ميافتد و اين دو مهره همان مهره مار است و مار را براي بدست آوردن اين دو مهره ميکشند که اين درست نيست و مهره مار هماني است که من گفتم.
اگر مهره مار واقعي پيدا شود قيمت آن در حدود چهل ميليون تومان است.
هميشه توجه داشته باشيد که مهره هائي عمل ميکنند که از دو ماري که با هم جفت گيري کرده اند بدست آيد. بفرض اگر شما وارد مکاني شويد که جاي جفت گيري مارها بوده است مهره مار بسيار است ولي نميتوان تشخيص داد که کدام اينها با هم جفت است. پس بايد هنگام جفت گيري مار حضور داشته باشيد و دو مهره را برداريد.
مهره مار به تنهائي کاري انجام نميدهد و بايد به آن ذکري خوانده شود که البته بسيار ساده است و وقتي اين مهره ها را داشته باشيد خيلي ها ميتوانند روي آن ذکر بخوانند.
پس تا حالا سه مطلب در باره مارها گفتيم و به تدريج به آن اضافه ميکنيم. در همين جا
موکل در حفاري
بخونيد تا تو حفاري گمراه نشويد
با سلام
پس از مدتها ميخوام يک مطلب بنويسم. باور کنيد که اينقدر گرفتارم که فرصت تايپ مطالب رو پيدا نميکنم. مطلب امروز در مورد کساني هست که با موکل حفاري ميکنند.
اول يک مطلب رو بگم: داشته هاي هر کسي چه از نظر مالي چه از نظر فکري نشان دهنده تلاش اون شخص در زمينه اي که فعاليت کرده است هست. بگذريم از کساني که يک شبه پول دار ميشن و يا شانس دارند و يا خداوند به آنها عنايت ميکند ولي در کل جامعه يک شبه پول دار شدن يا يک شبه عالم شدن به غير از تقدير خدا مرسوم نيست.
حال اين رو گفتم تا بعد بهش برسيم.
بعضي از حفار ها هر وقت ميخوان به حفاري بروند شخصي رو که موکل دارد و بگفته خودش ميتونه زير زمين رو ببينه (کار دستگاه رو انجام بده) و طلسمات و تله ها رو باطل کنه رو به دنبال خودشون ميبرند. و شروع به حفاري ميکنند. اون پير مياد و عين نسخه شما رو در زير زمين براتون تشريح ميکنه بصورتي که باور ميکنيد که چه چيزي ديده است. حتي تا چين هاي دامن مجسمه و تعداد مرواريد هاي گردنشو ميشمره و بهتون ميگه.
اون پير دوروغ نميگه. با احضار ميتوان اين کار رو کرد.
کساني که موکلين قوي دارند و زحمات بسياري در اين راه کشيدند ميتونند حتي زير زمين رو توسط موکلشون ببينند و تشريح کنند ولي هيچ وقت انسانهاي موفقي در اين کار نيستند.
روايات ميگن وقتي جنسي يکصد سال در زير زمين بماند اين جنس جزو مهريه عجاين هست. و شما بمن بگوئيد کي مهريشو دو دستي تقديم من و شما ميکند؟
تا وقتي که شما عجاين رو آگاه نکنيد ميتونيد اين جنس را برداريد (بدزديد) ولي وقتي رو يک کاري احضار زده بشه و عجاين آگاه بشن ديگه شما صاحب هيچ چيزي نيستيد.
تعداد کساني که با موکل بار از زير زمين بيرون آورده اند به تعداد انگشتان دست است و اينها انسانهائي شناخته شده بودند که اين کار را هم براي خودشان انجام نداده اند و فکر مال دنيا نبوده اند و اون نيز به دستور خداوند انجام شده است.نه من و شما که فکر پر کردن جيبمون هستيم.
اگر ميخواهيد در حفاري موفق شويد هيچ وقت علم رو کنار نگذاريد و به چيزهائي مانند جادو و موکل نپردازيد ، چون نه تنها موفق نميشيد بلکه ضربه هم ميبينيد.
اگر کسي رو پيدا کرديد که با موکل باري از زير زمين بيرون آورد آدرس بديد که من هم دستش رو ماچ کنم و هم مريد اون بشم.
حالا يکي از دلائلي که نميتوان با موکل موفق بود آگاه شدن عجاين هست که اجازه نميدهند دفينه را جا به جا کنيد.
دومين مطلب در مورد موکل. ما موکل رو به دو قسمت کلي تقسيم ميکنيم .
اول عنايتي و دوم بدست آوردني.
موکل عنايتي موکليني هستند که کلامشان از کسي به شخص ديگر داده ميشود يا به صورتهاي ديگر به يک فردي اين موکل عنايت ميشود.
با موکلي که به کسي عنايت شود شايد (شايد) بتوان دفينه اي رو از زير خاک بيرون آورد که اون هم مطمئن باشيد براي موکل نيست و براي اين هست که خداوند در بين بندگانش به شما با ديدي متفاوت نگاه ميکند و در درگاه او عزيز تر از ديگران هستيد. چه بسا اگه موکل هم نداشتيد دفينه اي در طالع شما نوشته شده بود.و اين کار هم اگر اتفاق بيفتد فقط يک بار است در زندگي شخصي که به آن عنايت شده است.
قسمت دوم موکليني هست که با چله نشيني هاي فراوان بدست ميآوريد ، يعني تلاشي براي بدست آوردن موکل ميکنيد.
اول اين رو اضافه کنم که در اين کار شما ميخواهي جني رو به زور دعا به اسارت بگيريد. و هيچ کس دوست نداره به اسارت بره مگر اينکه مجبور بشه و اسير هر جائي که بتونه ضربه اي وارد کنه اين کار رو خواهد کرد.
شرايط چله نشيني بسيار سخت است. چيزي که در مردم باب هست ميگويند تمام اعضا و جوارح بدن بايد چله باشند که البته شرايط چله نشيني از اين حرفها بسيار سخت تر است (در عمل) ولي معني آن بسيار ساده ، چله نشيني يعني چه؟ يعني رياضت کشيدن. چطور ممکنه که شما چله بشيندي و رياضت ها بکشيد تا موکلي رو بدست بياريد براي پول دار شدن يا باري رو از زير خاک بيرون کشيدن يا قدرتمند شدن؟ اينها با هم منافات داره کسي که چله نشيني ميکنه ديگه دنبال مال دنيا نيست. کسي که چله نشيني ميکنه پول و قدرت براش معني نداره.
براي همين هست که ميگم با موکل نميتوان موفق شد. چون از بنيان تا انتها با مال دنيا منافات داره.
گوش به حرف مردم نديد و اگه کاري براي حفاري داريد با موکل خرابش نکنيد
هيچ چيزي در دنيا جاي علم رو نميگيره و کساني که ميخوان موفق بشن بايد با علم دنيا به مال دنيا برسند.
پير ما يک لشکر موکل داشت که هر چيزي ميخواست براش فراهم بود و فقط يک با با موکلي که به خودش عنايت شده بود توانست موفق شود و پس از چند سال زندکي دنيائي خودش رو به باد داد براي اينکه ميخواست به ته اين قضيه برسه و بعد هم که به انتهاي قضيه رسيد، بوسيد و گذاشت کنار.
اگه خواستيد عمرتون رو تو اين راه تلف کنيد يک نگاهي به دعا نويسان محلتون بندازيد که تازه اينها زرنگاشن که سر مردم رو کلاه ميزارن و زندگي خودشون رو ميگذرونند.
هيچ وقت فکر نکنيد که شما ميتونيد در اين را از طريق اکتسابي به جائي برسيد که امکان پذير نميباشد. آخر کار تمام کساني که ميخواهند علم علوم غريبه رو کسب کنند دعا نويسي هست.
اگه خداوند بهت عنايت کرد برو دنبالش ، اگه نه ببوسش و بگذارش کنار.
کلمه عنايت رو هم براتون يک مثال بزنم.
نشونه بارز عنايت پرفسور ميرزائي هست که رفت شاولين کنگ فو ياد بگيره و به شائولين راهش ندادند و دو روز جلوي درب شائولين زير بارون نشست و وقتي برگشت ايران قوي ترين سبک کنگ فو جهان رو به نام کنگ فو توا نوشت و به علوم غريبه کاملا واقف شد. اين يعني عنايت.
کلام آخر رو بگم : با موکل نه موفق ميشيد نه نتيجه ميگيريد. دوزار پول خرج کنيد و يک دستگاه حرکت دهيدي تا نتيجه بگيريد. من امتحان کردم . با کسي که واقعا ميتونست زير زمين رو تشريح کنه ولي دريغ از يک سکه مسي بي ارزش. که بشه با موکل در آورد.
به اميد موفقيت براي شما.
پير مرد ژنده پوش
مردي بود مومن که به بارگاه امام سوم شيعيان رفت. امام حسين و چهل سال در گلدسته بارگاه امام حسين عبادت کرد.
بعد از چهل سال عبادت يک روز امام حسين به اين مرد ميگويد: خواسته ات چيست که چهل سال در گلدسته بارگاه من عبادت کردي؟
پير مرد ميگويد من يک موکل ميخواهم. و امام حسين در جواب پير مرد به او ميگويد موکل من مال تو.
پير مرد خداحافظي ميکند و به سمت شمال ايران به راه مي افتد تا به منزل خود برود. در ميان راه کارواني را ميبيند که به سمت مکه و براي زيارت خانه خدا ميروند. با خود ميگويد من هم با اين کاروان به زيارت خانه خدا بروم و به راه ميافتد.
در ميان راه آب کاروان تمام ميشود و تمام افراد کاروان داشتند از بي آبي جان ميدادند و تلف ميشدند که پير مرد موکل خود را احضار ميکند و به او ميگويد اين کاروان به زيارت حج ميرود و همه از بي آبي رنج ميبرند و من از تو ميخواهم آبي براي آنها فراهم کني.
موکل آب را براي کاروان فراهم ميکند و کاروان به زيارت خانه خدا ميرود و پس از زيارت کوله بار خود را ميبندند و به سمت ايران به راه مي افتند. پس از چند ماه پياده روي به جائي ميرسند که در آنجا طائون وجود داشته و افراد کاروان يکي يکي مريض مي شدند و ميمردند. پير مرد باز هم موکل خود را ميخواهد و از او داروئي ميگيرد تا از مريض شدن و مردن افراد کاروان جلو گيري کند و همه به سلامت به ايران باز ميگردند.
چندين سال بعد از اين پير مرد که موئد مرگش فرا ميرسد به يکي از مريدانش ميگويد من موکلي دارم که موکل آقام امام حسين هست و مرگ من نزديک هست و اين موکل رو به تو ميدهم و از تو ميخواهم که در راه درست از آن استفاده کني.
پير مرد موکل را به مريد خود ميدهد و ميميرد.
چندين سال از اين جريان ميگذرد و مردي که مريد پير مرد بود به مشکلات مالي فراوان بر ميخورد و زندگي به او تنگ و تلخ ميشود. يک روز به خود ميگويد از موکل پيرم استفاده کنم تا زندگيم روبه راه شود ولي بعد از چند لحضه پشيمان ميشود و پيش خود ميگويد که: اگه اين موکل ميتونست کاري انجام دهد پير من ژنده پوش و بيچاره نبود و از موکل استفاده نميکند.
چند سال ديگر ميگذرد و تصميم ميگيرد موکل را امتحان کند و کلام را به زبان جاري ميکند و موکل حاضر ميشود. مرد به او ميگويد اول برايم يک سفره بينداز که از گشنگي مردم و موکل سفره اي براي او پهن ميکند که از شير مرغ تا جون آدميزاد در آن بود و مرد شکمي سير ميخورد و بعد از آن هر روز کارش اين بود که با موکل بار در بياورد و مال اندوزي کند.
تا يک روز پير به خواب چند تن از مريدانش ميآيد و به آنها ميگويد برويد و موکل آقا امام حسين را از دست اين مرد نجات دهيد که موکل را بيچاره کرده است و به آنها ميگويد که چه بگويند تا آن مرد چه جواب دهد و موکل آزاد شود. مريدان پير مرد اينکار را ميکنند و موکل را آزاد ميکنند.
اين پير مرد کسي نيست جز حضرت خيرالحاج که مقبره ايشان در شيطان کوه لاهيجان است و يکي از مردان با ايمان و نيک خداوند بود.
حضرت خيرالحاج فقط دو بار از موکلي که امام حسين به او عنايت کرده بود در طول زندگي خود استفاده کرد و آن هم براي کمک به مردم نه براي مال اندوزي در صورتي که در قبل گفتم فقط با موکلي ميتوان بار از زمين در آورد که عنايتي باشد نه موکلي که با چله نشيني آن را بگيريد. و اين يعني اينکه کسي که به اين درجه از علم برسد ديگه نيازي به مال دنيا ندارد.
متاسفانه در چند روز اخير هر کسي به من ايميل زده در اين مورد سوال کرده و من گفتم با يک حکايت جواب دوستان را بدهم.
اگه دوستان قانع شدند که هيچ ولي هر کسي قانع نشد به سوال زير من جواب دهد و يک بيت شعر زير و يک جمله نوشته شده را براي من تفسير کنه و بفرسته.
شير و آهو
شير ماده به خاطر اينکه بتواند به بچه هايش شير دهد به شکار ميرود ، بچه هاي شير نگران شکار کردن مادرشان هستند تا مادر شکار کند و برگردد و بتواند به آنها شير دهد.
آهو هم به چرا ميرود تا چرا کند و علف بخورد و برگردد تا بتواند به بچه هايش شير دهد و بچه هاي آهو نيز نگران مادرشان هستند تا چرا کند. بچه ها نگران مادرشان هستند که مبادا شکار شود و نتواند برگردد و به آنها شير دهد.
حال به من بگوئيد شما از کدام تيره هستيد؟ آيا توله شير يا توله آهو؟
اين سوال من بود و حالا يک بيت شعر و يک جمله.
يک محلي است در اسپند شاه ، اي برادر خوب کن آن را نگاه
در نگاه اولي چيزي بگير ، در نگاه دومي چيزي بده
ما کليد طلائي را در گردن خرگوش سفيد نهاديم
لطفا هر کسي که ميخواست در اين ارتباط به مناظره بشينه (چون تعداد مخالفين حرف من زياد شد) اول جواب شير و آهو را بده و بعد يک بيت شعر و يک جمله را برام تفسير کنه و بعد بنده جواب ايشان را ميدهم.
|
خواص آیات قرآن، ادعیه و علوم غریبه |
|
صندوقچه اسرار |
درمان بیماری ها و همچنین امراض سخت و صعب العلاج |
امام رضا (ع) فرمود : هر کس را مرضی سخت و صعب العلاج باشد نام الهی « یا واحد » را هر روز هزار و یک بار گوید و ورد زبانش گرداند از آن مرض شفا پیدا خواهد کرد. ............................................................................................... در مهج الدعوات ٬ سید بن طاووس از سعید بن ابی فتح قمی نقل کرده است که : مرا مرضی عظیم بود که طبیبان از علاج آن عاجز بودند به این دعا ( دعای ذیل ) عمل کرده شفا یافتم . از حضرت امام صادق (ع) روایت است که پیامبر فرمود : هر که را مرضی باشد ٬ بعد از نماز صبح چهل بار بگوید و دست بر آن جا که علت باشد بمالد از آن صحت یابد : بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین حسبنا الله و نعم الوکیل تبارک الله احسن الخالقین و لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم خواص الآیات ............................................................................................... از خواص سوره محمد (ص) در روایات آمده است : هر کس این سوره را بنویسد و با هر آب پاکی بشوید و به مریض بدهد ٬ آن مریض شفا پیدا خواهد نمود . ............................................................................................... در کتاب مصباح کفعمی آمده است که آیه ۱۳۱ و ۱۳۲ سوره طه را بنویسد و بر بیمارببندد ٬بیمار شفا یابد : رزق ربک عینیک الی ما متعنا به ازواجاْ منهم زهرة الحیوة الدنیا لنفتنهم فیه و رزق ربک خیر و ابقی و امر اهلک بالصلوة و اصطبر علیها لا نسئلک رزقاْ نحن نرزقک و العاقبة للتقوی
|
ذکر برای تقویت اراده |
هر کس که ضعیف الاراده باشد : اسامی الهــــی «الشدیـد» ٬ «ذوالقـوة» ٬ «القاهــــر» ٬ «المقتــدر» را بخواند و بر خواندن مداومت نماید ٬ همت و اراده اش قوی گردد . منبع : خواص الآیات صفحه ۶۳ |
بخت گشایی (3) |
امام صادق (ع) فرمود : اگر دختری در خانه مانده باشد و کسی به خواستگاری او نیاید سوره احزاب را بر پاره ای کاغذ بنویسد و در حقّه ( ظرف کوچک که در آن جواهر یا چیز دیگر بگذارند ) بگذارد و آن را در خانه ای که آن دختر باشد قرار دهد خواستگار برای آن دختر بسیار شود .
|
خلاصی از زندان |
فلما دخلوا علی یوسف...تا...انه هو الحکیم العلیم.(سوره یوسف آیات 99 و 100) هرکس 7بار سوره انفال را بخواند، اگر زندانی باشد خلاص شود و اگر بدست ظالم گرفتار است نجات یابد. |
دعای ترس کودکان |
برای ترس طفلان این دعا را نوشته و در گردن طفل بیاویزید. فَاَوجَسَ فی نفسه خیفة موسی قُلنا لاتَخَف انّک اَنت الاعلی لاتَخافُ درکاً ولا تخسی قال لاتَخافا اننّی مَعکُما اَسمع وَاُری لا حولَ و لا قوّةَ اِلّا بِالله العلّی العظیم. برای گریه اطفال سوره مطففین را ۷ بار خوانده و بر طفل بدمید. مجرّب است. |
از خواص سوره کهف جهت رفع فقر |
از حضرت امام صادق(ع) منقولست هرکس سوره کهف را بنویسد و در شیشه سر تنگ نهد و آنرا در منزل خود نگه دارد از درویشی و وام خلاص شود و او و اهل و عیالش محتاج نشوند و هیچ کس نتواند به او بدی برساند. |
جهت فروش خانه |
آیه الکرسی را نوشته و پس از آن نوشته شود: یا حفیظ یاحفیظ احفظنی فاستبشرو ببیعکم الذی بایعتم به و ذلک هو الفوز العظیم سوره قارعه را نوشته و در منزل قرار دهید. آیه ۳۳ سوره الرحمن از: یا معشر الجن ... تا ... الا بسلطان را ۷۰ مرتبه بخوانید. سوره زلزال را از نزدیک یا دور ۷ بار خوانده و به آن سمت بدمید و اگر با هفت بار فروش نرفت روزی ۷۰ بار بخوانید. |
|
گشایش کار |
برای گشایش در کار و فتح و قوت کسب٬ هرکس ۲ بار صلوات بفرستد و الم نشرح و آیه الکرسی را هر کدام ۲ بار بخواند و از انگشت کوچک تا بزرگ عقد کند (ببندد) البته تاثیر عجیبی خواهید دید. و نیز برای گشایش کار آیه الکرسی بعد از هر نماز خوانده شود. سوره قدر ۱۰ بار بعد از نماز صبح خوانده شود.
|
|
|
بخت گشایی (2) |
برای گشایش بخت بسته٬ آیات زیر را بر کاغذ بنویسد و بر گردن آویزان کند: ۱-سوره فتح آیات ۱ و ۲ ۲- تمام سوره نصر ۳- سوره روم آیه ۲۱ ( و من آیاته ان ... لقومٍ یتفکرون ) ۴- سوره مائده آیه ۲۳ ( ادخلوا علیهم الباب ... ان کنتم مومنین) ۵- سوره قمر آیات ۱۱ و ۱۲ ( ففتحنا ابواب السمائ ... علی امر قدر قدر ) ۶- سوره طه آیات ۲۵ تا ۲۸ ( قال رب اشرح لی ... یفقهوا قولی ) ۷- سوره کهف آیه ۹۹ ( و ترکنا بعضهم ... فجمعنا هم جمعاْ ) ۸- سوره توبه آیات ۱۲۸ و ۱۲۹ ( لقد جاء کم رسولٌ ... و هو رب العرش العظیم ) پس از آویزان کردن این جمله به آن اضافه شود: کذلک حللت فلان بنت فلانه ( ترجمه : بدین ترتیب فلان دختر فلانه را آزاد کردم ) توضیح : بجای فلان نام دختر و بجای فلانه نام مادر وی را می بایست نوشت.
|